باز هم کمی بی تو با تو سخن گفتم ؛
در ساکت ترین گوشه تنهاییم دورتر از نزدیک ترین دیروز.
و تو باز هم کمی بی من با من سخن گفتی؛
این بار هم از سردی آن گوشه تنهایی!
از داغی دستان تب دارم در دستت... .
این روز ها از گوشه های سرد تنهایی زیاد پیدا میشه...عجیبه از رابطه سرما و تب...
و چه دلنشین است بی تو با تو سخن گفتن .و آن گوشه پرستشگه عشق ...
خیلی قشنگ بود کلی قشنگ بود
دوست داشتنی ویه کم پیچیده بود!
سلام...قشنگ بود...عشقولانه...
سلام بعد از مدت ها با یک غزل تازه و عاشورایی بروز شده ام
شما دونفر کجا هستید؟خجالت داره دو نفر نویسنده و وبلاگ برهوتمحرم تسلیت
لیلا هم همینو میگه التیماتوم داده اگه بروز نشیم مارو از لینکدونیش حذف کنه ولی ما هستیم فقط کمی نیستیم
این روز ها از گوشه های سرد تنهایی زیاد پیدا میشه...
عجیبه از رابطه سرما و تب...
و چه دلنشین است بی تو با تو سخن گفتن .
و آن گوشه
پرستشگه عشق ...
خیلی قشنگ بود
کلی قشنگ بود
دوست داشتنی ویه کم پیچیده بود!
سلام...
قشنگ بود...
عشقولانه...
سلام بعد از مدت ها با یک غزل تازه و عاشورایی بروز شده ام
شما دونفر کجا هستید؟
خجالت داره دو نفر نویسنده و وبلاگ برهوت
محرم تسلیت
لیلا هم همینو میگه
التیماتوم داده اگه بروز نشیم مارو از لینکدونیش حذف کنه
ولی ما هستیم فقط کمی نیستیم