باز هم کمی بی تو با تو سخن گفتم ؛ 

در ساکت ترین گوشه تنهاییم دورتر از نزدیک ترین دیروز. 

و تو باز هم کمی بی من با من سخن گفتی؛ 

این بار هم از سردی آن گوشه تنهایی!  

از داغی دستان تب دارم در دستت... .

نظرات 7 + ارسال نظر
روتین های یک طلبه شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ق.ظ http://rutin.blogsky.com

این روز ها از گوشه های سرد تنهایی زیاد پیدا میشه...
عجیبه از رابطه سرما و تب...

حیران دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ http://heirane.mihanblog.com/

و چه دلنشین است بی تو با تو سخن گفتن .
و آن گوشه
پرستشگه عشق ...

لیلا یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.deyar.blogsky.com

خیلی قشنگ بود
کلی قشنگ بود

سپیده چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ق.ظ http://www.mynotebook.blogsky.com

دوست داشتنی ویه کم پیچیده بود!

مهدی شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:44 ب.ظ http://norm.blogsky.com

سلام...
قشنگ بود...
عشقولانه...

روحانی سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:24 ق.ظ http://roohani1359.blogfa.com

سلام بعد از مدت ها با یک غزل تازه و عاشورایی بروز شده ام

حیران یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ب.ظ

شما دونفر کجا هستید؟
خجالت داره دو نفر نویسنده و وبلاگ برهوت
محرم تسلیت

لیلا هم همینو میگه
التیماتوم داده اگه بروز نشیم مارو از لینکدونیش حذف کنه
ولی ما هستیم فقط کمی نیستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد