مهربانم
قصد رفتن نداشتمُ لیکن رسم دنیا عبور است و تلخی جدایی را چاره ای جز پذیرش نیست.
و هنگامه عبور بس که شتابزده بودم چشمها وحتی دستهایم مرا یاری ننمودند که بدانم مسافر کدام زمانم وکدام مخیله؟
چون عقلانیت در خواستی هجران را نمی پسندد و امضای صبوری سخت است و نا خواستنی.
هوالحلیم
سلام خواهر خوبم
نوشته هایت را که تراوش ذهن و دلت است را خواندم و حتم دارم که آینده خوبی در پیش روی داری.
آرزومند خوشبختیت هستم در تمامی عرصه های زندگی
سلام عزیزم
امیدوارم یه روز بدونی مسافر کجایی؟
هر وقت دونستی مارو هم در جریان بذار.
نوشته هاتون خیلی قشنگه واقعا می گم
از این که به وبلاکم سرزدین ممنون
بازم سر بزنید